صدایی از خانه شان بلند می شود. صدای جیغ و دادهای زنانه، شکستن وسایل آشپزخانه و از همه بدترتهدیدهایی که منجر به خشونت های جسمانی و روانی شدید می شود. در ظاهر امر در ذهن همگان تصویر مردی خشن جلوه گری می کند؛ اما این بار پای یک زن در میان است. این روزها انگار مردسالاری ولو پنهانی از جامعه ما رخت بر بسته و شاهد بیشتر شدن خشونت خانوادگی زنان علیه مردان هستیم.

خشونت زنان علیه مردان

سلامت نیوز:صدایی از خانه شان بلند می شود. صدای جیغ و دادهای زنانه، شکستن وسایل آشپزخانه و از همه بدترتهدیدهایی که منجر به خشونت های جسمانی و روانی شدید می شود. در ظاهر امر در ذهن همگان تصویر مردی خشن جلوه گری می کند؛ اما این بار پای یک زن در میان است. این روزها انگار مردسالاری ولو پنهانی از جامعه ما رخت بر بسته و شاهد بیشتر شدن خشونت خانوادگی زنان علیه مردان هستیم.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه نسل فردا، هر چند بیشتر مردان قربانی خشونت به دلیل ترس از مسخره شدن و زیر سوال رفتن قدرت مردانگی خود از این شرایط دم نمی زنند، اما خشونت علیه مردان صحت دارد.

انواع خشونت زن علیه مرد
یک مشاور خانواده در پاسخ به این سوال که خشونت زنان علیه مردان بیشتر به چه صورت هایی اعمال می شود، به نسل فردا می گوید: زنان به چند شکل می توانند علیه مردان خشونت اعمال کنند که می توان آن را تحت عنوان خشونت های جنسی، جسمی، روانی و مادی طبقه بندی کرد. بیشترین نوع خشونت که زنان علیه مردان اعمال می کنند خشونت های جنسی است که خود را به شکل عدم تمکین جنسی از مرد یا اجبار در برقراری رابطه جنسی زمانی که مرد تمایلی به آن ندارد، نشان می دهد. همچنین خیانت جنسی زن نوع دیگر این نوع خشونت تلقی می شود. در خشونت مادی نیز زن به آسیب رساندن عامدانه  به اموال و اشیایی که مرد آنها را تهیه کرده است می پردازد. در خشونت روانی زن به تحقیر و توهین مرد می پردازد؛ مدام او را با سایر مردان مقایسه می کنند و درصدد کنترل دایمی اوست یا دایم به او سوء ظن دارد. قهر کردن و حرف نزدن به مدت طولانی با مرد نیز نوعی خشونت روانی تلقی می شود.

دلایل خشونت زنان علیه مردان
دکتر فاطمه جمشیدپور مشاور خانواده و مدرس دانشگاه در پاسخ به این سوال که چرا برخی از زنان به همسرآزاری روی آورده اند، به نسل فردا می گوید: نادیده گرفته شدن حقوق طبیعی زنان و سکون جامعه در همان مرحله سنتی با وجود تمامی تغییراتی که در وضعیت اجتماعی زن اتفاق افتاده است، می تواند مسبب ایجاد خشونت زن علیه مردان باشد؛ چرا که زن در صدد جبران تاریخ دیرینه تبعیض جنسیتی بر می آید و از آنجایی که نهادهای قانونی را در این میان حامی خود نمی یابد، در صدد جبران این شکاف بعضا از راه های غلطی نظیر اعمال خشونت بر می آید. از سوی دیگر در برخی از موارد این مردان هستند که عامل تحریک زنان و ایجاد تعارضات زناشویی می شوند، مردانی که هیچ علاقه و تلاشی برای رفع این تعارضات از خود نشان نمی دهند.


دو مدیر، دو نان آور و بحث و جدل
وی در ادامه، ازدواج های اجباری را عامل دیگری در ابراز خشونت زنان علیه مردان عنوان کرد و افزود: زنانی که در سنین پایین تن به ازدواج های اجباری داده اند پس از گذشت سال ها به این نتیجه می رسند که اشتباه کرده اند و اکنون وقت آن است که مسیر دیگری را در پی بگیرند و کمی برای خودشان زندگی کنند.

این احساس عدم رضایت از زندگی زناشویی می تواند عاملی در ایجاد خشونت زنان علیه مردان باشد. از سوی دیگر امروزه به دلیل سطح تحصیلات بالای زنان و حضور پررنگ آنان در عرصه‌های اقتصادی و اجتماعی در اکثر موارد، شاهد وجود دو نان آور و دومدیر در خانواده هستیم در واقع شرایط واقعی زنان با شرایطی که در قانون و عرف برای آنان تعریف شده است، همخوانی ندارد و این تعارض خود می تواند مسبب ایجاد بحث و جدل و گاه خشونت زن علیه مرد باشد. اینکه قانون مرد را مدیر و رییس خانواده می داند، اما در عمل زن هم پا به پای مرد برای اداره زندگی مشترک تلاش می کند؛ اما گاه این تلاش ها با اتکا به قانون نادیده گرفته می شود. در واقع تعارض میان سنت و مدرنیته سبب شده است گاه برخی از زنان با اعمال خشونت علیه مردان و شرایط مردسالارانه، اعتراض خود را نشان دهند. حتی دیده شده است که برخی از زنان با انگیزه اعمال خشونت و آزار مرد (علی رغم اینکه مادرند و به فرزند خود علاقه مند) اما به اصرار و به اجبار، حضانت فرزند را به مرد می‌سپارند؛ چرا که به خوبی واقفند که نگهداری از فرزند بدون حضور مادر تا چه اندازه دشوار است؛ ضمن اینکه وجود فرزند را عاملی برای دشوارسازی ازدواج مجدد مرد می دانند. بنابراین در برخی موارد خشونت زن علیه مرد به مرحله ای می رسد که حتی از فرزندان نیز به عنوان ابزاری برای آزار و اذیت مرد بهره برده می شود!


چرا مردان گزارش نمی دهند؟!
جمشید پور در پاسخ به این سوال که چرا مردان خشونت دیده به پنهان کاری روی می آورند و در مورد خشونت هایی که علیه شان اعمال می شود دم نمی زنند اظهار داشت: ترس از به مسخره گرفته شدن و از بین رفتن وجهه و شأن اجتماعی و زیر سوال رفتن مردانگی قربانیان مرد سبب شده که آمار دقیقی از چنین خشونت هایی در سطح جامعه نداشته باشیم؛ چرا که مردان کمتر این خشونت ها را گزارش می دهند.


پیامدهای خشونت زنان علیه مردان
این مشاور خانواده در ارتباط با پیامدهای خشونت زنان علیه مردان به نسل فردا می‌گوید: زنانی که مدام در خانواده علیه همسر خود خشونت اعمال می کنند؛ در واقع در حال تزریق رفتار پرخاشگرانه و خشن به فرزندان و در حالت کلی به جامعه هستند؛ چرا که زنان مادرند و نقش بسزایی در جامعه پذیری فرزندان خواهند گذاشت.


جمشیدپور در پایان با تاکید بر اهمیت آموزش مهارت های زندگی از همان دوران ابتدایی و از طریق سیستم آموزشی، این مهارت ها را در جلوگیری از بروز انواع خشونت ها موثر خواند و اظهار داشت: در مدارس ما هنوز به دانش آموزان مهارت کنترل خشم، مدیریت استرس، حل مسئله، خودشناسی، تفکر نقادانه، تصمیم گیری، مهارت های ارتباطی و گفت و شنود درست آموزش داده نشده است. از طرفی در محل کار افراد گهگاه باید دوره های آموزشی گذاشته شود تا این مهارت ها و لزوم یادگیری آن به افراد گوشزد شود.

از سوی دیگر باید تعاون گرایی و همکاری متقابل  و مشارکت را به زنان و مردان تاکید کرد؛ چرا که دیگر دوره زن سالاری یا مردسالاری تمام شده است. اصلاح ساختارهای غلط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی عامل دیگری است که می تواند از بروز انوع خشونت ها جلوگیری کند. اگر این موارد جزو واجبات دانسته شود، بسیاری از این معضلات حل خواهد شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha